تو هم با من نمیمانی

ساخت وبلاگ

تو هم با من نمیمانی برو بگذار برگردم

دلم میخواست میشد با نگاهت قهر میکردم

برایت مینویسم آسمان ابریست دلتنگم

و من چندیست دارم با خودم با عشق میجنگم

اگر میشد برایت مینوشتم روزهایم را

و سهم چشم هایم را

سکوتم را صدایم را

اگر میشد برای دیدنت دل دل نمیکردم

اگر میشد که افصار دلم را ول نمیکردم

دلم را مینشانم جای یک دلتنگی ساده

کنار اتفاقی که شبی ناخواسته افتاده

همیشه بت پرستم بت پرستی سخت وابسته

خدایش را رها کرده به چشمای تو دل بسته

تو هم چیزی بگو حرفی بزن هر چند تکراری

بگو آیا هنوزم مثل ثابق دوستم داری؟

خودم میدانم از چشکانت افتادم

ولی اینبار بیا و خورهایش را ز زیر دست و پا بردار

شاید.....
ما را در سایت شاید.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : startasty بازدید : 47 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 10:14